| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
من اخیرا گزارش واقعه ای را در یک دبیرستان که به وسیله ی معلمی در مورد توجیه ارزش ها در شهر تینک نیوجرسی اتفاق افتاده بود،مطالعه می کردم.دانش آموز دختری در کلاس این معلم یک کیف پول که حاوی هزار دلار بود،پیدا می کند و آن را به صاحبش بر می گرداند.معلم درباره ی کار این دانش آموز از کلاس نظر خواهی کرد.هم کلاسی های آن دختر به این نتیجه رسیدند که او در مورد برگرداندن پول کار احمقانه ای کرده است.بیشتر دانش آموزان بیان می کردند که اگر کسی بی دقتی کند باید تاوان آن را پس بدهد.وقتی که از معلم خواسته شد او نظرش را به دانش آموزان بگوید پاسخ داد:((خوب البته من چیزی نمی توانم بگویم.اگر من در جایگاهی بودم که می گفتم چه چیزی درست است و چه چیزی نادرست،دیگر نمی توانستم مشاور آن ها باشم.من نمی توانم نظرم را به آن ها تحمیل کنم))
اگر ما ارزش های خود را از والدین و معلمان خود نمی گیریم پس آن ها را از چه کسی یاد می گیریم؟هنگامی که والدین و معلمان ارزش هایمان را به ما یاد ندهند ما در غیاب آن ها ارزش هایمان را از تلویزیون و دیگر منابع ناجور اخذ می کنیم.تعجبی هم نیست که چرا جوامع بشری این چنین آشفته هستند.یک چنین معلمی که در مثال توصیفش آمد نه تنها بایستی ارزش های غلط را به دانش آموزان یاد ندهد،بلکه شایسته است به آموزش ارزش های خوب نیز بپردازد.